نرخ بازده داخلی (IRR) چیست و چگونه محاسبه می‌شود 

نرخ بازده داخلی (IRR) چیست و چگونه محاسبه می‌شود 

نرخ بازده داخلی (Internal Rate of Return) یکی از معیارهای بسیار مهم مالی به شمار می‌آید که جریان‌های نقدی حاصل از یک سرمایه‌گذاری را برای ارزیابی میزان سودآوری آن در نظر می‌گیرد. به عبارت دیگر بازده سرمایه‌گذاری را با کمک جریان‌های نقدی مثبت و منفی ارزیابی می‌کنند. 

شاید این سوال مطرح شود که چرا به این نرخ بازده داخلی گفته می‌شود؟ از آنجایی که عوامل خارجی را برای ارزیابی بازدهی یک فرصت سرمایه‌گذاری در نظر نمی‌گیرند به آن بازده داخلی گفته می‌شود.  

نرخ بازده‌داخلی نرخ تنزیلی است که تمام ورودی یک فرصت سرمایه‌گذاری یا یک پروژه با کل خروجی آن برابر است. در حقیقت ارزش فعلی خالص (NPV) آن برابر با صفر است. 

هیچ گوی بلورینی نمی‌تواند سود یا زیان سرمایه‌گذاری شما را طی ۵ سال آینده نشان دهد. با این حال ابزارهایی وجود دارد که به کمک آن‌ها می‌توان ریسک و بازدهی یک پروژه یا فرصت سرمایه‌گذاری را ارزیابی کرد. فرمول بازده داخلی یکی از این ابزارها است که در این یادداشت با آن آشنا خواهید شد. علاوه بر این به بررسی نحوه محاسبه‌ی این نرخ و محدودیت‌های آن می‌پردازیم. در ادامه با مایا همراه باشید. 

نرخ بازده داخلی (IRR) چیست 

نرخ بازده داخلی (IRR) یک معیار برای تخمین میزان سودآوری یک فرصت سرمایه‌گذاری یا یک پروژه است. از این نرخ برای تجزیه و تحلیل جریان‌های نقدی تنزیل شده استفاده می‌شود و همچنین برای بودجه‌بندی سرمایه‌ نیز به کار برده می‌شود. 

هنگام محاسبه نرخ بازده‌داخلی ارزش فعلی جریان‌های نقدی آینده برابر با صفر در نظر گرفته می‌شود. به طور معمول این نرخ با هزینه سرمایه یا نرخ بازدهی مبنا مقایسه می‌شود. به عنوان مثال در صورتی که نرخ بازدهی یک پروژه از هزینه‌ سرمایه آن بزرگتر یا برابر با آن باشد این پروژه یک گزینه‌ی مناسب و سودآوری است. از طرف دیگر اگر این نرخ از نرخ بازدهی مبنا کمتر باشد پروژه گزینه‌ی سودآور و مناسبی نیست.  

به خاطر داشته باشید که هنگام تصمیم‌گیری درباره‌ی یک فرصت سرمایه‌گذاری یا یک پروژه نرخ بازدهی داخلی تنها پارامتر مهم نیست. عوامل کمی و کیفی دیگری هم در این تصمیم‌گیری نقش دارند که بدون توجه به آن‌ها در محاسبه‌های خود دچار خطا می‌شوید. 

برای محاسبه نرخ بازده‌داخلی می‌توان از فرمول ارزش فعلی خالص (NPV) استفاده کرد. با این حال به خاطر داشته باشید که برای محاسبه‌ی این نرخ، ارزش فعلی خالص را باید صفر در نظر گرفت. 

نرخ بازده داخلی نرخ رشد سالانه‌ای است که برای یک فرصت سرمایه‌گذاری انتظار داریم و علاوه بر این نرخ تنزیلی است که در آن جمع کل جریان‌های نقدی صفر باشد. این نرخ برای مقایسه‌ی فرصت‌های سرمایه‌گذاری می‌تواند مفید باشد. 

نحوه محاسبه نرخ بازده داخلی (IRR) 

همانطور که گفته شد برای محاسبه‌ی نرخ بازده‌داخلی (IRR) از همان فرمول ارزش فعلی خالص (NPV) استفاده می‌شود. 

NPV = (Cash flows / (1+r)^n) – Initial investment 

Cash flows: تمام جریان‌های نقدی یک دوره مالی 

r: نرخ بازده داخلی 

n: دوره زمانی 

Initial investment: سرمایه‌گذاری اولیه 

نرخ بازده داخلی نرخی ایده‌آل است که ارزش فعلی تمام جریان‌های نقدی آینده با هزینه سرمایه مطابقت داشته باشد. از این رو تمام جریان‌های ورودی با جریان‌های خروجی برابر خواهد بود. 

اگر چه برای به دست آوردن بازده داخلی، ارزش فعلی خالص را صفر در نظر می‌گیریم اما محاسبه‌ی دستی آن تنها از طریق آزمون و خطا امکان‌پذیر است. شما می‌توانید از نرم‌افزار اکسل برای به دست آوردن این نرخ استفاده کنید. برای محاسبه‌ی این نرخ در اکسل از تابع IRR استفاده می‌شود. 

از نرخ بازده‌داخلی نمی‌توان برای ارزیابی یک پروژه استفاده کرد. در حقیقت از این نرخ برای مقایسه‌‌ی دو پروژه استفاده می‌شود. بدیهی است که هر کدام از پروژه‌ها که نرخ بازده داخلی بالاتری داشته باشد برای سرمایه‌گذاری مطلوب‌تر است. برای درک بهتر این مساله در بخش بعد به بررسی مثالی از چگونگی محاسبه‌ و استفاده از این نرخ می‌پردازیم. 

نمونه‌ای از کاربرد نرخ بازده داخلی 

تصور کنید دو پروژه با مبلغ سرمایه‌گذاری ۵۰۰ میلیون تومان وجود دارد و شما باید بین آن‌ها یکی را انتخاب کنید. جریان‌های نقدی هر دو پروژه را برای پنج سال آینده در جدول زیر مشاهده می‌کنید. 

مبلغ سرمایه‌گذاری اولیه: ۵۰۰ میلیون تومان 

  الف  ب 
سال صفر  ۵۰۰۰۰۰۰۰۰ –  ۵۰۰۰۰۰۰۰۰  
سال اول  ۵۰۰۰۰۰۰۰  ۷۵۰۰۰۰۰۰ 
سال دوم  ۱۵۰۰۰۰۰۰۰  ۷۵۰۰۰۰۰۰ 
سال سوم  ۲۵۰۰۰۰۰۰۰  ۷۵۰۰۰۰۰۰ 
سال چهارم  ۱۵۰۰۰۰۰۰۰  ۷۵۰۰۰۰۰۰ 
سال پنجم  ۱۵۰۰۰۰۰۰۰  ۵۷۵۰۰۰۰۰۰ 
نرخ بازده داخلی (IRR)  ۱۳/۶۱ درصد  ۱۵ درصد 

 

برای محاسبه‌ی نرخ بازده‌داخلی از تابع IRR در اکسل استفاده شده است. همانطور که مشاهده می‌کنید نرخ بازده‌داخلی پروژه‌ی «ب» از پروژه‌ی «الف» بیشتر است. از آنجایی که شما باید بر اساس این نرخ تصمیم بگیرید پروژه‌ی «ب» انتخاب نهایی شما خواهد بود. 

نرخ بازده داخلی چه چیزی به ما می‌گوید

نرخ بازده داخلی

نرخ بازده داخلی (IRR) برای تعیین این مساله که کدام یک از پروژه‌ها برای سرمایه‌گذاری مناسب‌تر است استفاده می‌شود. در حقیقت این نرخ بازده، سرمایه‌گذاری را ارزیابی می‌کند. 

از آنجایی که نرخ بازده‌داخلی به صورت درصد بیان می‌شود مقایسه‌ی آن با هزینه‌های تامین مالی آسان است. اگر هزینه‌های تامین مالی از این نرخ کمتر باشد پروژه برای سرمایه‌گذاری گزینه‌ی ارزشمندی به شمار می‌آید. 

به طور معمول همراه با نرخ بازده داخلی از میانگین موزون هزینه سرمایه (WACC) و ارزش فعلی خالص (NPV) استفاده می‌شود. همانطور که در بخش‌های قبلی اشاره شد این نرخ با صفر در نظر گرفتن ارزش فعلی خالص (NPV) به دست می‌آید. این بدان معنا است زمانی نرخ بازده داخلی بالا خواهد بود که ارزش فعلی خالص صفر باشد. علاوه بر این نرخ بازده داخلی باید بالاتر از میانگین موزون هزینه سرمایه (WACC) باشد. 

از نظر تئوری، به طور معمول هر پروژه‌ای که نرخ بازده‌داخلی بالاتری داشته باشد برای سرمایه‌گذاری مناسب‌تر است. با این حال شرکت‌ها به طور معمول نرخ بازده مطلوب (RRR) یک پروژه را تعیین می‌کنند. نرخ بازده مطلوب حداقل نرخ قابل قبول بازدهی است که یک شرکت انتظار دارد از طریق پروژه‌ای به آن دست پیدا کند.  

برای انتخاب گزینه‌ی مناسب نرخ بازده داخلی به طور معمول یک پروژه با نرخ بازده مطلوب مقایسه می‌شود. پروژه‌ای که نرخ بازده‌داخلی آن از نرخ بازده مطلوب بالاتر باشد به عنوان گزینه‌ی نهایی برای سرمایه‌گذاری انتخاب می‌شود. از این رو برای انتخاب گزینه‌ی مناسب، تفاوت نرخ بازده مطلوب و داخلی را ملاک قرار می‌دهیم. بدیهی است هر چه این تفاوت بیشتر باشد پروژه‌ مناسب‌تر خواهد بود. 

اغلب سرمایه‌گذاران و شرکت‌ها از دوره بازپرداخت سرمایه استفاده می‌کنند. همانطور که از نام دوره بازپرداخت سرمایه پیدا است این دوره مدت زمانی است که با هزینه‌های سرمایه‌گذاری اولیه جبران می‌شود. 

محدودیت‌ها

اغلب سرمایه‌گذاران و شرکت‌ها هنگام بودجه‌بندی سرمایه برای تصمیم‌گیری درباره‌ی سرمایه‌گذاری یا عدم سرمایه‌گذاری بر اساس میزان سودآوری نرخ بازده‌داخلی را پیش‌بینی می‌کنند. با این حال از آنجایی که این نرخ بر اساس پیش‌بینی‌ها به دست می‌آید بهتر است تنها به عنوان یک راهنما و همراه با سایر پارامترهای تعیین‌کننده به کار برده شود. 

از آن گذشته محدودیت‌هایی وجود دارد که ممکن است منجر به تصمیم‌گیری اشتباه شود. در ادامه به بررسی این محدودیت‌ها می‌پردازیم. 

مدت زمان انتظار

نرخ بازده‌داخلی مدت زمان یک پروژه یا فرصت سرمایه‌گذاری را در نظر نمی‌گیرد. به عنوان مثال تصور کنید که شما باید بین پروژه‌ی الف و پروژه‌ی ب با نرخ بازده داخلی ۲۰ درصد و ۲۵ درصد یکی را انتخاب کنید. مدت زمان اجرای این دو پروژه به ترتیب ۱ و ۳ سال است. هزينه سرمايه برای هر دو پروژه ۱۵ درصد است. 

در این مثال هر دو پروژه سودآور هستند. با این حال انتخاب پروژه‌ی ب به دلیل نرخ بازده داخلی بالاتر نمی‌تواند تصمیم مطلوب و درستی باشد زیرا مدت زمان پروژه در نظر گرفته نشده است.  

به طور کلی نمی‌توان از نرخ بازده داخلی برای مقایسه‌ی دو پروژه با ویژگی‌های متفاوت استفاده کرد زیرا ممکن است ما را دچار اشتباه کند.  

نرخ سرمایه‌گذاری مجدد  

در محاسبه‌ی نرخ بازده‌داخلی فرض می‌شود که جریان‌های نقدی با همان نرخ مشابه، مجدد سرمایه‌گذاری می‌شوند. از این رو ممکن است تصویر درستی از سودآوری ندهد زیرا نرخ سرمایه‌گذاری مجدد را در نظر نمی‌گیرد.  

برای حل این مشکل می‌توان از نرخ بازده داخلی تعدیل شده برای برآورد بازدهی سرمایه‌گذاری استفاده کرد. به طور معمول نرخ سرمایه‌گذاری مجدد برابر با هزینه سرمایه در نظر گرفته می‌شود. 

سخن آخر 

نرخ بازده داخلی، نرخ رشد سالانه‌ای است که انتظار می‌رود یک سرمایه‌گذاری ایجاد کند. این نرخ یک راهنمای عالی برای ارزیابی این مساله است که آیا پروژه ارزش سرمایه‌گذاری دارد یا خیر. در حقیقت اگر نرخ بازده‌داخلی بیشتر از نرخ بازدهی مطلوب باشد می‌توان این پروژه را دنبال کرد. 

از آن طرف اگر نرخ بازده داخلی یک پروژه کمتر از هزینه سرمایه باشد بهتر است از خیر سرمایه‌گذاری بر روی آن گذشت. با این حال با توجه به محدودیت‌هایی که وجود دارد بهتر است از این نرخ در کنار سایر ابزارها و پارامترها برای تصمیم‌گیری استفاده کرد تا از پیش آمدن خطاها جلوگیری کرد. 

شاید این سوال برای شما مطرح شود که چه نرخ بازده داخلی به عنوان نرخ خوب در نظر گرفته می‌شود؟ خوب یا بد بودن نرخ بازده داخلی به هزینه سرمایه و هزینه فرصت بستگی دارد. برای مثال اگر چه ما پروژه‌ای با نرخ بازدهی داخلی بالاتر را انتخاب می‌کنیم اما ممکن است یک سرمایه‌گذار، پروژه‌ای را با نرخ بازده داخلی کمتر انتخاب کند زیرا سرمایه‌گذاری در آن  پروژه با ریسک بسیار کمتری مواجه است یا زمان زیادی نمی‌برد. 

شما می‌توانید با برقراری ارتباط با کارشناسان ما در مرکز نوآوری و شتابدهی مایا علاوه بر تامین سرمایه‌ی مورد نیاز از خدمات مشاوره و منتورینگ ما هم استفاده کنید. تیم ما در مایا به شما کمک می‌کند که ایده استارتاپی خود را توسعه و پرورش دهید.

نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست؛ اهمیت و فرمول محاسبه‌ی آن

نرخ بازگشت سرمایه (ROI) چیست؛ اهمیت و فرمول محاسبه‌ی آن

نرخ بازگشت سرمایه یا همان ROI برای مشخص کردن بازدهی سرمایه در آینده و بازده مالی کسب و کار در گذشته استفاده می‌شود. از آنجایی که این نرخ یکی از معیارهای نشان‌دهنده‌ی موفقیت سرمایه‌گذاری به حساب می‌آید اغلب مدیران ارشد و اجرایی به دنبال مشخص کردن آن هستند. به طور معمول نرخ بازگشت‌سرمایه به شکل درصد یا نسبت مثبت یا منفی بیان می‌شود که چیزهای زیادی را از بازده مالی گرفته تا بهره‌وری را توصیف می‌کند.

برای هر سرمایه‌گذاری باید نرخ بازگشت سرمایه را تعیین کنید. روش‌های مختلفی برای اندازه‌گیری میزان بازگشت سرمایه وجود دارد. هر آنچه که باید درباره‌ی نرخ بازگشت سرمایه برای افزایش درآمد کسب و کارتان بدانید در این یادداشت آورده شده است. در ادامه با مایا همراه باشید.

نرخ بازگشت سرمایه چیست؟

برای تمام هزینه‌های یک کسب و کار می‌توان نرخ بازگشت سرمایه را محاسبه کرد. اگر چه ممکن است نتوان نرخ مستقیمی برای برخی از هزینه‌ها یا فعالیت‌ها مانند خرید کالاهای اساسی در نظر گرفت اما هر هزینه‌ در سرمایه‌گذاری کلان سهیم است.

برای مثال می‌توان هزینه‌های ناشی از استخدام یک طراح گرافیک برای طراحی تبلیغات بنری، پرداخت هزینه‌ی عکاس برای تهیه عکس‌های مورد نیاز از کسب و کار و محصولاتتان و همچنین پشتیبانی و بررسی وب‌سایت را یک نرخ بازگشت سرمایه در نظر گرفت.

در بسیاری از موارد نرخ بازگشت سرمایه برای محاسبه‌ی میزان ارزش یک سرمایه‌گذاری به کار برده می‌شود. برای مثال هنگام تامین سرمایه بذری استارتاپ یک سرمایه‌گذار فرشته مایل است که قبل از در اختیار گذاشتن سرمایه‌ی مورد نیاز استارتاپ از بازگشت سرمایه‌ی بالقوه‌ی آن مطلع شود. محاسبه‌ی بازگشت سرمایه بالقوه به طور معمول از تقسیم درآمد یا سود سالانه‌ی شرکت بر میزان سرمایه‌ فعلی کسب و کار به دست می‌آید.

نرخ بازگشت‌سرمایه همچنین برای توصیف «هزینه فرصت» به کار می‌رود. اگر فردی پول خود را در بورس سرمایه‌گذاری کند می‌تواند انتظار داشته باشد که به طور سالانه حداقل ۲۰ درصد عایدی نصیب او شود. حال با سرمایه‌گذاری همان پول در یک کسب و کار انتظار بازگشت سرمایه‌ای مشابه یا به همان میزان را خواهد داشت و نه بیشتر

هنگام محاسبه نرخ بازگشت سرمایه یا همان ROI برای مشخص کردن بازدهی سرمایه در آینده و بازده مالی کسب و کار در گذشته استفاده می‌شود سالانه به دنبال متوسط بازده سالانه سرمایه‌گذاری که در طول دوره به دست آمده، باشید. از آنجایی که دوره نگهداری در فرمول بازگشت سرمایه در نظر گرفته نمی‌شود، محاسبه‌ی سالانه‌ی آن می‌تواند یک دورنمای خوبی از اینکه سرمایه‌گذاری چقدر سودآور است بدهد. نرخ بازگشت‌سرمایه سالانه می‌تواند به تحلیل و مقایسه عملکرد سرمایه‌گذاری در بازه‌های زمانی مختلف و معین کمک کند.

به طور کلی می‌توان گفت که نرخ بازگشت سرمایه رشد یا کاهش وجوه سرمایه‌گذاری شده در یک کسب و کار را اندازه‌گیری می‌کند.

اهمیت محاسبه نرخ بازگشت سرمایه

در یک کلام تنها کسب و کارهایی که عاقلانه، هزینه و نرخ بازگشت سرمایه را کنترل می‌کنند در طولانی‌مدت می توانند زنده بمانند.

اگر شما در یک فعالیت خاص نرخ بازگشت سرمایه‌ی بهینه‌ای مشاهده نمی‌کنید دیگر از اختصاص دادن پول به آن فعالیت صرف نظر کنید. در حقیقت شما بهتر است آن را کنار بگذارید زیرا هزینه کردن برای اهداف گمشده راهی مطمئن برای کسری بودجه و سرکوب اهداف مشخص شده کسب و کار است.

از آنجایی که نرخ بازگشت سرمایه به شما این امکان را می‌دهد که ثمره‌ی سرمایه‌گذاری خود را ببینید کنترل و نظارت بر آن هنگام اداره‌ی یک کسب و کار بسیار ضروری است.

چه نرخ بازگشت سرمایه‌ای «خوب» تلقی می‌شود

آنچه که به عنوان یک نرخ بازگشت‌سرمایه مطلوب در نظر گرفته می‌شود به سرمایه‌گذاری شما بستگی دارد. برای مثال وقتی شما برای خرید تجهیزات جدید هزینه می‌کنید نرخ بازگشت سرمایه را باید بر اساس بهره‌وری بسنجید. از طرف دیگر برای پی بردن به نرخ بازگشت سرمایه هزینه‌های بازاریابی باید به میزان فروش نگاه کنید. به طور کلی بازگشت سرمایه شما از هزینه‌هایی که صرف سئو و دیجیتال مارکتینگ کرده‌اید نمی‌تواند با بازگشت سرمایه مطلوبتان از سرمایه‌گذاری در یک کارخانه‌ی تازه تاسیس یکی باشد.

نرخ بازگشت سرمایه دو رقمی برای تازه‌کارها نرخ مطلوب و مناسبی به حساب می‌آید. در صورتی که توانستید بازگشت سرمایه‌ با درصد بالایی را شناسایی کنید بهتر است به بررسی عملکرد خود بپردازید تا بتوانید روی نقاط مثبتی که باعث موفقیت شما شدند بیشتر سرمایه‌گذاری کنید.

قبل از امضای قرارداد و هزینه کردن بهتر است درباره‌ی نرخ بازگشت‌سرمایه واقع‌بین باشید. با دقت آن را در نظر بگیرید و بی‌درنگ دست به خرید بزرگ نزنید. وعده‌ی سر خرمن نمی‌تواند نتیجه‌ی خوبی برای شما داشته باشد. از این رو بهتر است مراقب باشید که پول خود را کجا سرمایه‌گذاری می‌کنید. در نظر بگیرید که آیا سودآوری سرمایه‌گذاری شما افزایش پیدا می‌کند یا خیر. در حقیقت آیا این سرمایه‌گذاری به شما این امکان را می‌دهد که نرخ بازگشت‌سرمایه خود را افزایش دهید و به درصدهای بالاتری برسانید  یا خیر.

مشکلات پیش روی پیش‌بینی نرخ بازگشت سرمایه

شاید شما هم جز آن دسته از افرادی باشید که تصور می‌کنید می‌توان به راحتی نرخ بازگشت‌سرمایه را پیش‌بینی کرد. با این حال بد نیست بدانید هیچ‌کس نمی‌تواند آینده را ببیند. از طریق کلان داده‌ می‌توان میانگین‌ها را بدست آورد اما تنها یک سرمایه‌گذاری سنجیده می‌تواند بازدهی مثبتی داشته باشد. سرمایه‌گذاری کورکورانه و بدون انجام تحقیقات کافی هرگز ایده‌ی خوبی نیست.

قبل از سرمایه‌گذاری حتما طرف مقابلتان را ملاقات کنید.در محل کسب‌و‌کار مورد نظر گشتی بزنید و با آن بیش از پیش آشنا شوید. از آن‌ها اسناد و مدارکی بخواهید که ثابت شود آن‌ها همان کسی هستند که ادعا می‌کنند.

به خاطر داشته باشید که هر کسی می‌تواند شرکت خود را ثبت کند و یک فضای کاری اجاره کند اما این بدان معنا نیست که نرخ بازگشت‌سرمایه مثبت در انتظار شما خواهد بود.

برای مثال اگر در سال ۲۰۱۰ در بیت‌کوین سرمایه‌گذاری کرده‌اید و در ابتدای سال ۲۰۱۸ آن را فروخته‌اید پول کلانی به جیب زده‌اید. با این حال اگر در ابتدای سال ۲۰۱۸ به سراغ سرمایه‌گذاری در بیت‌کوین رفته‌اید و هنوز آن را نگه داشته‌اید به احتمال زیاد این روزها خیلی خوشحال نیستید. در حقیقت دو سرمایه‌گذار که سرمایه‌گذاری یکسانی دارند بسته به زمان سرمایه‌گذاری می‌توانند تجربه و دیدگاه‌های بسیار متفاوتی داشته باشند.

شما باید پیشینه‌ی مالی کسب و کار و تمام اسناد و مدارک آن‌ را زیر و رو کنید. بدون دقت کافی انتظار شگفتی‌های ناخوشایند را داشته باشید. انجام تحقیقات مناسب قبل از تزریق پول در یک کسب و کار شانس شما برای تحقق نرخ بازگشت‌سرمایه مثبت را افزایش می‌دهد.

محدودیت‌های نرخ بازگشت سرمایه

محاسبه نرخ بازگشت‌سرمایه به شما در دوراندیشی و آینده‌نگری مالی بسیار کمک می‌کند. با این حال اندازه‌گیری موفقیت کسب و کار بر اساس این نرخ محدودیت‌هایی هم دارد. در این بخش به سه محدودیتی که باید در نظر بگیرید می‌پردازیم.

  • نرخ بازگشت‌سرمایه ی بالاتر به معنی افزایش جریان نقدی نیست. در حقیقت ممکن است شما با کسب و کاری مواجه شوید که علی رغم بالا بودن نرخ بازگشت سرمایه به طور مداوم جریان‌های نقدی خود را از دست می‌دهد. این سرمایه‌گذاری برای شما بسیار پرهزینه خواهد بود. با در نظر گرفتن نرخ بازگشت سرمایه به تنهایی برای ارزیابی سلامت امور مالی شما به درک ناقصی از وضعیتتان می‌رسید.
  • برای محاسبه‌ی دقیق نرخ بازگشت سرمایه شما باید به درک کاملی از هزینه‌های آینده‌ی کسب و کار خود برسید. اگر هنوز اعداد و ارقام مشخص و دقیقی برای هزینه‌های آینده‌ در دست ندارید یا اگر اعداد محاسبه شده‌ی شما متغیر هستند مانند نرخ بهره‌ که ممکن است تغییر کند بازگشت سرمایه شما نمی‌تواند صحیح باشد.
  • نرخ بازگشت‌سرمایه تنها و تنها موفقیت مالی یک پروژه را اندازه‌گیری می‌کند. به عنوان مثال سرمایه‌گذاری در تجهیزات جدید برای کارمندان ممکن است نرخ بازگشت سرمایه منفی داشته باشد اما در عین حال باعث راحتی کار و خوشحالی و ماندگاری کارمندان شما می‌شود. در حقیقت این نرخ منافع غیرمالی یک سرمایه‌گذاری را در بر نمی‌گیرد.

نرخ بازگشت سرمایه اطلاعات خاصی را ارائه‌ می‌دهد که تمام جوانب کسب و کار شما را پوشش نمی‌دهد. در حقیقت اگر چه یک نرخ بسیار مهم و مفید است اما در داده‌هایی که ارائه می‌دهد محدود است.

مزیت‌های محاسبه‌ی نرخ بازگشت سرمایه

درک عایدی و تاثیر تزریق سرمایه در کسب و کار شما هنگام اتخاذ تصمیم برای آینده مفید و ضروری است. در حقیقت محاسبه‌ی نرخ بازگشت سرمایه می‌تواند به شما کمک کند تا امور مالی خود را تجزیه و تحلیل کنید و درباره‌ی آینده‌ی شغلی خود بهتر تصمیم بگیرید. در ادامه به دو مزیت دیگری که محاسبه‌ی نرخ بازگشت سرمایه برای شما فراهم می‌کند می‌پردازیم.

  • استفاده از نرخ بازگشت‌سرمایه به صاحبان کسب و کارها اجازه می‌دهد تا پروژه‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت را رهگیری و تجزیه و تحلیل کنند. شما می‌توانید اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدت خود تعیین کنید. سپس نرخ بازگشت‌سرمایه می‌تواند سرعت شما در دستیابی به اهدافتان را اندازه‌گیری کند.
  • نرخ بازگشت سرمایه به شما کمک می‌کند عملکرد مالی کسب و کار خود را ارزیابی کنید. دانستن این نرخ کسب و کار شما را با وجود سودآوری پایین میانگین در مسیر خود نگه می‌دارد. در حقیقت این نرخ یک یادآوری خوب به منظور حفظ استاندارد امور مالی به شمار می‌آید.

فرمول نرخ بازگشت سرمایه

فرمول نرخ بازگشت سرمایه یک معادله‌ی بسیار ساده است که از آن برای محاسبه‌ی موفقیت سرمایه‌گذاری استفاده می‌شود. همانطور که اشاره شد یکی از راه‌های محاسبه‌ی نرخ بازگشت سرمایه تقسیم سود خالص (بازده) بر مبلغ سرمایه‌گذاری شده است. در نهایت برای بدست آوردن درصد، حاصل این تقسیم را در ۱۰۰ ضرب می‌کنیم.

روش دیگر برای محاسبه‌ی نرخ‌بازگشت سرمایه به این شکل است که ابتدا هزینه‌ها را از سود به دست آمده از سرمایه‌گذاری کم کنیم و سپس حاصل را تقسیم بر هزینه‌ها کنیم. در انتها برای بدست آوردن درصد، حاصل این تقسیم را در ۱۰۰ ضرب می‌کنیم.

به عنوان مثال تصور کنید که شما دست به یک خرید بزرگ مانند خرید خانه زده‌اید. از این رو فرض کنید شما خانه‌ای به مبلغ ۲ میلیارد تومان خریداری کرده‌اید. پس از سه سال زندگی در خانه‌ی خود، آن را به قیمت ۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان می‌فروشید. در نتیجه پس از سه سال ارزش خانه‌ی شما ۵۰۰ میلیون افزایش یافته است.

۵۰۰ میلیون تومان در حقیقت اختلاف بین سود از سرمایه‌گذاری و هزینه‌ی شما است. برای به دست آوردن نرخ بازگشت سرمایه کافی است این عدد را تقسیم بر هزینه‌ی ابتدایی کنیم. از این رو نرخ بازگشت سرمایه در اینجا طبق روش دوم ۲۵ درصد است.

اجازه دهید برای درک بهتر یک مثال دیگر را با یکدیگر مرور کنیم. تصور کنید شما ۱۰۰ میلیون تومان خود را در یکی از سهم‌های بازار بورس سرمایه‌گذاری کرده‌اید. پس از ۱۲ ماه سهام خود را به مبلغ ۱۶۰ میلیون تومان می‌فروشید. نرخ بازگشت سرمایه‌ی شما طبق روش دوم ۶۰ درصد است.

سخن آخر

روش‌های اندازه‌گیری نرخ بازگشت‌سرمایه به طور کلی روش‌های دقیقی نیستند. در حقیقت به طور تقریبی ما این نرخ را محاسبه‌ می‌کنیم. اگر چه پیش‌بینی دقیق‌تر شما را در نزدیک‌تر شدن به اهدافتان بیشتر کمک می‌کند اما باید انتظار خطاهایی را هم داشت.

درست است که نرخ بازگشت‌سرمایه تخمین زده می‌شود اما محاسبه‌ی آن را نادیده نگیرید. این نرخ به شما کمک می‌کند تا روند رشد و پیشرفت کسب و کار خود را تجزیه و تحلیل کنید تا بتوانید با اتخاذ تصمیم‌های به موقع این روند را بهبود ببخشید.

درک نرخ بازگشت سرمایه یک پروژه یا کمپین بازاریابی به شناسایی روش‌های موفق ختم می‌شود. بسیاری از کسب و کارها از نرخ بازگشت سرمایه برای شناسایی روش‌های بازاریابی و تبلیغات استفاده می‌کنند. در حقیقت آن‌ها تلاش می‌کنند استراتژی‌هایی با بیشترین بازده را بر اساس موفقیت‌های قبلی شناسایی کنند. به این ترتیب می‌توان گفت این نرخ نه تنها معیار خوبی برای بررسی موفقیت کسب و کار است بلکه می‌توان از آن برای پیش‌بینی ماه‌های پیش رو استفاده کرد.

شما می‌توانید با برقراری ارتباط با کارشناسان ما در مرکز نوآوری و شتابدهی مایا علاوه بر یافتن پاسخ سوال‌های خود با چگونگی سرمایه‌گذاری یا جذب سرمایه آشنا شوید تا با فراهم کردن شرایط مناسب توسط تیم ما در این مرکز بتوانید به اهداف خود دست پیدا کنید.