نرخ بازده داخلی (Internal Rate of Return) یکی از معیارهای بسیار مهم مالی به شمار میآید که جریانهای نقدی حاصل از یک سرمایهگذاری را برای ارزیابی میزان سودآوری آن در نظر میگیرد. به عبارت دیگر بازده سرمایهگذاری را با کمک جریانهای نقدی مثبت و منفی ارزیابی میکنند.
شاید این سوال مطرح شود که چرا به این نرخ بازده داخلی گفته میشود؟ از آنجایی که عوامل خارجی را برای ارزیابی بازدهی یک فرصت سرمایهگذاری در نظر نمیگیرند به آن بازده داخلی گفته میشود.
نرخ بازدهداخلی نرخ تنزیلی است که تمام ورودی یک فرصت سرمایهگذاری یا یک پروژه با کل خروجی آن برابر است. در حقیقت ارزش فعلی خالص (NPV) آن برابر با صفر است.
هیچ گوی بلورینی نمیتواند سود یا زیان سرمایهگذاری شما را طی ۵ سال آینده نشان دهد. با این حال ابزارهایی وجود دارد که به کمک آنها میتوان ریسک و بازدهی یک پروژه یا فرصت سرمایهگذاری را ارزیابی کرد. فرمول بازده داخلی یکی از این ابزارها است که در این یادداشت با آن آشنا خواهید شد. علاوه بر این به بررسی نحوه محاسبهی این نرخ و محدودیتهای آن میپردازیم. در ادامه با مایا همراه باشید.
نرخ بازده داخلی (IRR) چیست
نرخ بازده داخلی (IRR) یک معیار برای تخمین میزان سودآوری یک فرصت سرمایهگذاری یا یک پروژه است. از این نرخ برای تجزیه و تحلیل جریانهای نقدی تنزیل شده استفاده میشود و همچنین برای بودجهبندی سرمایه نیز به کار برده میشود.
هنگام محاسبه نرخ بازدهداخلی ارزش فعلی جریانهای نقدی آینده برابر با صفر در نظر گرفته میشود. به طور معمول این نرخ با هزینه سرمایه یا نرخ بازدهی مبنا مقایسه میشود. به عنوان مثال در صورتی که نرخ بازدهی یک پروژه از هزینه سرمایه آن بزرگتر یا برابر با آن باشد این پروژه یک گزینهی مناسب و سودآوری است. از طرف دیگر اگر این نرخ از نرخ بازدهی مبنا کمتر باشد پروژه گزینهی سودآور و مناسبی نیست.
به خاطر داشته باشید که هنگام تصمیمگیری دربارهی یک فرصت سرمایهگذاری یا یک پروژه نرخ بازدهی داخلی تنها پارامتر مهم نیست. عوامل کمی و کیفی دیگری هم در این تصمیمگیری نقش دارند که بدون توجه به آنها در محاسبههای خود دچار خطا میشوید.
برای محاسبه نرخ بازدهداخلی میتوان از فرمول ارزش فعلی خالص (NPV) استفاده کرد. با این حال به خاطر داشته باشید که برای محاسبهی این نرخ، ارزش فعلی خالص را باید صفر در نظر گرفت.
نرخ بازده داخلی نرخ رشد سالانهای است که برای یک فرصت سرمایهگذاری انتظار داریم و علاوه بر این نرخ تنزیلی است که در آن جمع کل جریانهای نقدی صفر باشد. این نرخ برای مقایسهی فرصتهای سرمایهگذاری میتواند مفید باشد.
نحوه محاسبه نرخ بازده داخلی (IRR)
همانطور که گفته شد برای محاسبهی نرخ بازدهداخلی (IRR) از همان فرمول ارزش فعلی خالص (NPV) استفاده میشود.
NPV = (Cash flows / (1+r)^n) – Initial investment
Cash flows: تمام جریانهای نقدی یک دوره مالی
r: نرخ بازده داخلی
n: دوره زمانی
Initial investment: سرمایهگذاری اولیه
نرخ بازده داخلی نرخی ایدهآل است که ارزش فعلی تمام جریانهای نقدی آینده با هزینه سرمایه مطابقت داشته باشد. از این رو تمام جریانهای ورودی با جریانهای خروجی برابر خواهد بود.
اگر چه برای به دست آوردن بازده داخلی، ارزش فعلی خالص را صفر در نظر میگیریم اما محاسبهی دستی آن تنها از طریق آزمون و خطا امکانپذیر است. شما میتوانید از نرمافزار اکسل برای به دست آوردن این نرخ استفاده کنید. برای محاسبهی این نرخ در اکسل از تابع IRR استفاده میشود.
از نرخ بازدهداخلی نمیتوان برای ارزیابی یک پروژه استفاده کرد. در حقیقت از این نرخ برای مقایسهی دو پروژه استفاده میشود. بدیهی است که هر کدام از پروژهها که نرخ بازده داخلی بالاتری داشته باشد برای سرمایهگذاری مطلوبتر است. برای درک بهتر این مساله در بخش بعد به بررسی مثالی از چگونگی محاسبه و استفاده از این نرخ میپردازیم.
نمونهای از کاربرد نرخ بازده داخلی
تصور کنید دو پروژه با مبلغ سرمایهگذاری ۵۰۰ میلیون تومان وجود دارد و شما باید بین آنها یکی را انتخاب کنید. جریانهای نقدی هر دو پروژه را برای پنج سال آینده در جدول زیر مشاهده میکنید.
مبلغ سرمایهگذاری اولیه: ۵۰۰ میلیون تومان
الف | ب | |
سال صفر | ۵۰۰۰۰۰۰۰۰ – | ۵۰۰۰۰۰۰۰۰ – |
سال اول | ۵۰۰۰۰۰۰۰ | ۷۵۰۰۰۰۰۰ |
سال دوم | ۱۵۰۰۰۰۰۰۰ | ۷۵۰۰۰۰۰۰ |
سال سوم | ۲۵۰۰۰۰۰۰۰ | ۷۵۰۰۰۰۰۰ |
سال چهارم | ۱۵۰۰۰۰۰۰۰ | ۷۵۰۰۰۰۰۰ |
سال پنجم | ۱۵۰۰۰۰۰۰۰ | ۵۷۵۰۰۰۰۰۰ |
نرخ بازده داخلی (IRR) | ۱۳/۶۱ درصد | ۱۵ درصد |
برای محاسبهی نرخ بازدهداخلی از تابع IRR در اکسل استفاده شده است. همانطور که مشاهده میکنید نرخ بازدهداخلی پروژهی «ب» از پروژهی «الف» بیشتر است. از آنجایی که شما باید بر اساس این نرخ تصمیم بگیرید پروژهی «ب» انتخاب نهایی شما خواهد بود.
نرخ بازده داخلی چه چیزی به ما میگوید
نرخ بازده داخلی (IRR) برای تعیین این مساله که کدام یک از پروژهها برای سرمایهگذاری مناسبتر است استفاده میشود. در حقیقت این نرخ بازده، سرمایهگذاری را ارزیابی میکند.
از آنجایی که نرخ بازدهداخلی به صورت درصد بیان میشود مقایسهی آن با هزینههای تامین مالی آسان است. اگر هزینههای تامین مالی از این نرخ کمتر باشد پروژه برای سرمایهگذاری گزینهی ارزشمندی به شمار میآید.
به طور معمول همراه با نرخ بازده داخلی از میانگین موزون هزینه سرمایه (WACC) و ارزش فعلی خالص (NPV) استفاده میشود. همانطور که در بخشهای قبلی اشاره شد این نرخ با صفر در نظر گرفتن ارزش فعلی خالص (NPV) به دست میآید. این بدان معنا است زمانی نرخ بازده داخلی بالا خواهد بود که ارزش فعلی خالص صفر باشد. علاوه بر این نرخ بازده داخلی باید بالاتر از میانگین موزون هزینه سرمایه (WACC) باشد.
از نظر تئوری، به طور معمول هر پروژهای که نرخ بازدهداخلی بالاتری داشته باشد برای سرمایهگذاری مناسبتر است. با این حال شرکتها به طور معمول نرخ بازده مطلوب (RRR) یک پروژه را تعیین میکنند. نرخ بازده مطلوب حداقل نرخ قابل قبول بازدهی است که یک شرکت انتظار دارد از طریق پروژهای به آن دست پیدا کند.
برای انتخاب گزینهی مناسب نرخ بازده داخلی به طور معمول یک پروژه با نرخ بازده مطلوب مقایسه میشود. پروژهای که نرخ بازدهداخلی آن از نرخ بازده مطلوب بالاتر باشد به عنوان گزینهی نهایی برای سرمایهگذاری انتخاب میشود. از این رو برای انتخاب گزینهی مناسب، تفاوت نرخ بازده مطلوب و داخلی را ملاک قرار میدهیم. بدیهی است هر چه این تفاوت بیشتر باشد پروژه مناسبتر خواهد بود.
اغلب سرمایهگذاران و شرکتها از دوره بازپرداخت سرمایه استفاده میکنند. همانطور که از نام دوره بازپرداخت سرمایه پیدا است این دوره مدت زمانی است که با هزینههای سرمایهگذاری اولیه جبران میشود.
محدودیتها
اغلب سرمایهگذاران و شرکتها هنگام بودجهبندی سرمایه برای تصمیمگیری دربارهی سرمایهگذاری یا عدم سرمایهگذاری بر اساس میزان سودآوری نرخ بازدهداخلی را پیشبینی میکنند. با این حال از آنجایی که این نرخ بر اساس پیشبینیها به دست میآید بهتر است تنها به عنوان یک راهنما و همراه با سایر پارامترهای تعیینکننده به کار برده شود.
از آن گذشته محدودیتهایی وجود دارد که ممکن است منجر به تصمیمگیری اشتباه شود. در ادامه به بررسی این محدودیتها میپردازیم.
مدت زمان انتظار
نرخ بازدهداخلی مدت زمان یک پروژه یا فرصت سرمایهگذاری را در نظر نمیگیرد. به عنوان مثال تصور کنید که شما باید بین پروژهی الف و پروژهی ب با نرخ بازده داخلی ۲۰ درصد و ۲۵ درصد یکی را انتخاب کنید. مدت زمان اجرای این دو پروژه به ترتیب ۱ و ۳ سال است. هزينه سرمايه برای هر دو پروژه ۱۵ درصد است.
در این مثال هر دو پروژه سودآور هستند. با این حال انتخاب پروژهی ب به دلیل نرخ بازده داخلی بالاتر نمیتواند تصمیم مطلوب و درستی باشد زیرا مدت زمان پروژه در نظر گرفته نشده است.
به طور کلی نمیتوان از نرخ بازده داخلی برای مقایسهی دو پروژه با ویژگیهای متفاوت استفاده کرد زیرا ممکن است ما را دچار اشتباه کند.
نرخ سرمایهگذاری مجدد
در محاسبهی نرخ بازدهداخلی فرض میشود که جریانهای نقدی با همان نرخ مشابه، مجدد سرمایهگذاری میشوند. از این رو ممکن است تصویر درستی از سودآوری ندهد زیرا نرخ سرمایهگذاری مجدد را در نظر نمیگیرد.
برای حل این مشکل میتوان از نرخ بازده داخلی تعدیل شده برای برآورد بازدهی سرمایهگذاری استفاده کرد. به طور معمول نرخ سرمایهگذاری مجدد برابر با هزینه سرمایه در نظر گرفته میشود.
سخن آخر
نرخ بازده داخلی، نرخ رشد سالانهای است که انتظار میرود یک سرمایهگذاری ایجاد کند. این نرخ یک راهنمای عالی برای ارزیابی این مساله است که آیا پروژه ارزش سرمایهگذاری دارد یا خیر. در حقیقت اگر نرخ بازدهداخلی بیشتر از نرخ بازدهی مطلوب باشد میتوان این پروژه را دنبال کرد.
از آن طرف اگر نرخ بازده داخلی یک پروژه کمتر از هزینه سرمایه باشد بهتر است از خیر سرمایهگذاری بر روی آن گذشت. با این حال با توجه به محدودیتهایی که وجود دارد بهتر است از این نرخ در کنار سایر ابزارها و پارامترها برای تصمیمگیری استفاده کرد تا از پیش آمدن خطاها جلوگیری کرد.
شاید این سوال برای شما مطرح شود که چه نرخ بازده داخلی به عنوان نرخ خوب در نظر گرفته میشود؟ خوب یا بد بودن نرخ بازده داخلی به هزینه سرمایه و هزینه فرصت بستگی دارد. برای مثال اگر چه ما پروژهای با نرخ بازدهی داخلی بالاتر را انتخاب میکنیم اما ممکن است یک سرمایهگذار، پروژهای را با نرخ بازده داخلی کمتر انتخاب کند زیرا سرمایهگذاری در آن پروژه با ریسک بسیار کمتری مواجه است یا زمان زیادی نمیبرد.
شما میتوانید با برقراری ارتباط با کارشناسان ما در مرکز نوآوری و شتابدهی مایا علاوه بر تامین سرمایهی مورد نیاز از خدمات مشاوره و منتورینگ ما هم استفاده کنید. تیم ما در مایا به شما کمک میکند که ایده استارتاپی خود را توسعه و پرورش دهید.